پراتیـکـــ [فبلب]
لابراتوار ساخت و توسعه طراحی پراتیک
لابراتوار ساخت و توسعه طراحی پراتیک، زیرمجموعهای از استودیو پراتیکبا تمرکز بر روشخلاقانه نمونههای کوچک مقیاس در گستره معماری و طراحی صنعتی است. پراتیک [فبلب]، به ارائه مشاوره و خدمات در زمینه روشهای خلاقانه ساخت ایدهها و طرحهای کانسپت کوچک مقیاس در گستره معماری و طراحی صنعتی میپردازد. بهینه سازی و توسعه طراحی ، مدل سازی، نمونهسازی سریع (پرینت سه بعدی)، ساخت قالب های پلیمری، طراحی و ساخت بستهبندی، و طراحی فنی مبتنی بر cad/cam بخشی از خدمات لابراتوار را تشکیل میدهد. این خدمات به طور عمده شامل فرایندهای تجربی و مبتنی بر نوآوری در کاربردِ مواد و روشهای ساخت و توسعۀ محصول هستند که در پروژه های اختصاصی شاخه شی-محور و شاخه فضا-محور مورد تجربه و آزمون واقع شده و از طریق لابراتوار در اختیار سایر طراحان نیز قرار میگیرد. شایان ذکر است که هدف لابراتوار پراتیک، همافزایی و ایجاد ارتباط موثر با طراحان خلاق و استارتاپهای متمرکز بر تولید محصولات فیزیکی، در پیشبرد اهداف نوآورانه است؛ و نظر به تعهد پراتیک نسبت به دیسیپلین دیزاین و مالکیت فکری و معنوی ایده و طرح، خدماتی نظیر مهندسی معکوس و مدلسازی محصولات از پیش موجود، خارج از قلمرو خدمات این مجموعه تعریف میشود.
درباره استودیو پراتیک
استودیو پراتیک فعالیت خود را در سال 1395 با تمرکز بر رویکردی بینارشتهای به معماری و تحقیقات طراحی، آغاز کرده و در سال 96 برند رسمی پراتیک PRATIC را در طبقۀ خدمات علمی-صنعتی و پژوهش و طراحی مرتبط، تحت قوانین مالکیت معنوی ایران به ثبت رساند. فعالیت ما در استودیو پراتیک، متناسب با نوع پروژه های تعریف شده و همکاریهای مرتبط، طیف وسیعی از دیسیپلینهای طراحی همچون معماری و طراحی منظر، طراحی داخلی، طراحی صنعتی و محصول را شامل میشود. در حال حاضر پراتیک فعالیت های محوری خود را به صورت موازی در دو شاخه "فضا محور" و "شیء محور"هدایت میکند، و تفکر طراحی خود را تحت تاثیر متقابل این دو نگرش محیطی و محاطی توسعه میدهد.
پِراتیک (فارسی)، وامواژه ای است برگرفته از صورت فرانسویِ واژۀ لاتینِ پراکسیس، که خود ریشهای یونانی دارد؛ و در عمده زبانهای هند و اروپایی با تغییرات جزئی آوا و نوشتار، در معنای کردار یا فرایند عملی و به عنوان برابرنهادۀ تئوری به کار میرود. در فلسفه، این مفهوم به عنوان حلقۀ واسط سوژه و ابژه، بر هرگونه کنش مادی بشر برای تغییر محیط طبیعی خویش، یا فرایند تحول واقعیت عینی توسط انسان، دلالت دارد.
پیش از آنکه دیالکتیک نظر و عمل به بحثی دامنه دار در تاریخ فلسفه بدل شود، ارسطو سه فعالیت بنیادین انسانی را متصور شده بود که عبارت بودند از تئوری (اندیشیدن)، پوئسیس (ساختن) و پراکسیس (انجام دادن). به عبارتی او علاوه بر تفکیک تئوری، میان دو نوع از عمل نیز تمایز قایل شده و متناظر با این سه عرصه، سه نوع دانش را تعریف کرده بود: دانش نظری که غایت آن حقیقت است، دانش پوئتیک که غایت آن آفرینش و تولید است، و دانش پراتیک که غایت آن کردار یا کنش انسانیست. سپس ارسطو دانش مشتق شده از پراکسیس را به اخلاق، اقتصاد و سیاست تقسیم کرد. بعدها عمدتاً تحت تاثیر گرایشات مختلف فلسفی شاهد انتخاب و کاربست یکی از این دو مفهوم در معنای کلی عمل و قرارگیری آن در برابر تئوری هستیم. ما سعی داریم با بهرهگیری از این دیدگاه فلسفی عام به تدقیق جایگاه دانش طراحی در راستای تدوین رویکرد خود به دیزاین بپردازیم.
ما باور داریم که فعل طراحی (دیزاین)، از آنجا که از یک سو ریشه درخلاقیت و آفرینش داشته و از سوی دیگر با واقعیت مادی عجین است، به صورتی تقلیل ناپذیر با هر دو دریافت پیش گفته از مفهوم عمل آمیخته است. با این مقدمه میتوان گفت پراتیکـــ PRATIC نامی برساخته از ترکیب practical (در معنای آروینی و وابسته به عمل سوژه) و poetic (در معنای بوطیقا و وابسته به صناعت ابژه) است که آوای آن در زبان فارسی، بر معنای عام و کلی کردار دلالت دارد.
پراتیک برای ما از یک سو تجربه ای عملی در چارچوب حرفه ای طراحی است، و از سوی دیگر اشارهای دارد به کنش های طراحانه در زمینهی جغرافیایی و زبانیای که در آن قرار داریم. سعی ما بر آن است که بدون مرز فکر کنیم و در عین حال در موقعیتِ کرانمند عمل کنیم. از طریق فرایند تجربه گرای طراحی به ارتباط با محیط و وضع موجود پرداخته، آن را نقد میکنیم، از آن تأثیر میپذیریم و ذهنیت های مستتر در این رابطه را عینیت میبخشیم. حاصل این فرایندِ عینی سازی، پروژه های معماری، کانسپت ها و اشیائی است که علاوه بر کارکرد مشخص خود، ایده ها و نحوهی اندیشیدن ما را محسوس و سنجش پذیر ساخته و آن را مجدداً نقد کرده و توسعه میدهد. پراتیک ما را در فرایندی پیش برنده و خود انتقاد قرار میدهد که در آن اهداف طراحانه مکرر مورد پرسش و بازتعریف قرار گرفته و با اهداف انسانی ما میآمیزد.
سایر بخشها
کنش فضامحور
در پراتیک[فضا-محور]، تحت دیسیپلین معماری به گسترهای از مطالعات و خدمات طراحی محیطی در عرصه هایی همچون طراحی ساختمان، طراحی منظر، و طراحی داخلی میپردازیم. تعریف ساده ما از معماری، «فرمیابیِ محتوای مفروض یک محدوده فضایی» است. بر اساس این تعریف، ما با بهرهگیری از نظریه و فرایند تجربی معماری میکوشیم تا با پردازش کانسپتها از خلال مواجهۀ محتوای پیش فرض و زمینهی خاص هر فضا، به سنتزی دست یابیم که در قالب فرم معماری به تولید محتوایی نو منجر شود. از این رو بسته به کیفیت این مواجهه که تا حد زیادی به واسطۀ محدودیت ها و فرصت های زمینه، )همچون شرایط محیط کالبدی، ساختار اجتماعی و فرهنگی و شرایط اقتصادی( تعریف میگردد، پروژه های ما گسترهای از طرحهای سادۀ کارکردگرا و اقتصادی تا طرحهای پیچیده و با رویکردی انتقادی را در مجموعه متنوعی از کاربریها ( از طراحی خانه های کوچک خصوصی تا کانسپت پروژه های بزرگ مقیاس و عمومی) در برمیگیرد.
انتقال به پراتیک [فضامحور]
کنش شیء محور
پراتیک [شیءمحور]، زیر مجموعهای از استودیو پراتیک با تمرکز بر طراحی صنعتی است که به طراحی یک فرایند تولید محصول از نقطهی صفر ایدهپردازی تا بستهبندی نهایی، و سپس تجربه و آزمایش این فرایند با تکیه بر صنایع دستی و ماشینی میپردازد. در حالی که کاربرد را در پرانتز گذاشته ایم به طراحی و ساخت اشیاء روزمره میپردازیم و ایدهها را عینی و سنجش پذیر میکنیم. به این ترتیب یا معنایی نو خواهیم ساخت و یا ایدهای را از اعتبار ساقط میکنیم. در [پروسۀ] پراتیک، بدن کار میکند و اندیشهای ساخته یا آزموده میشود. آنچه از هر فرایند به جا میماند رسوب مادیِ مکاشفه ای عملی در بوطیقای اشیاء روزمره است که آن را [پروتوتایپِ] پراتیک مینامیم. پروتوتایپهای پراتیک طیف گستردهای از اشیاء کاربردی و دکوراتیو را در حیطۀ اشیاء روزمره، مبلمان، لوازم تحریر و لوازم شخصی، با تمرکز بر دیزاین شامل میشود.